• .
  • یاد حمید اسدیان
  • مقاله ها
  • شعرها
  • قصه ها
  • کتاب ها
  • ویدئو کلیپ ها
  • دادخواهی شهیدان
  • گفتگوها و مصاحبه ها
  • خاطرات زندان
  • از نشریه مجاهد
  • یادداشت ها
  • دیگر یاران

انقلاب در مفاهیم و ارزشها در شورانگیزترین نبرد انسانی - کاظم مصطفوی

  • Facebook
  • Twitter
  • LinkedIn
  • Pinterest
منتشر شده در 03 دی 1399

 برادرم حبیب، از مجاهدان لیبرتی، که او را ندیده‌ام، برایم نامه‌یی نوشته است. نامه‌یی پرمحتوا و تکان‌دهنده که برایم آموزشی عمیق داشت. حبیب ضمن اشاره به جنایت ضدبشری موشک‌باران لیبرتی، در آبان ماه گذشته، از حالات و احساسات انقلابی خودش نوشته.
او ضمن گرامیداشت یاد شهیدان آن جنایت موحش نامه‌یی هم به ضمیمه نامه خود برایم فرستاده است. نویسنده نامه ضمیمه، امیرحسین اداوی، یکی از شهیدان آن جنایت ضدبشری بوده است.
از فحوای نامه برمی‌آید که گویا در نوروز93 امیر حسین در پاسخ تبریک نوروز این نامه را برای حبیب نوشته است.
نامه را عیناً نقل می‌کنم. عنصر ناب انقلابی و مردمی به قدری در این چند سطر درخشان است که نیاز به توضیح ندارد. اما شاید توضیحی در مورد «امیرحسین اداوی» لازم باشد.
امیر حسین، متولد1344 در الیگودرز، فرزند رنج و کار بود. در فقر متولد شد و در فقر بزرگ شد؛ بی‌آن که بتواند، برخلاف آرزویش، به مدرسه برود. از کودکی به بازار کار رانده شد و تا آن زمان که، در سال68، تصمیم گرفت به مجاهدین بپیوندد. در ارتش آزادیبخش سواد آموخت و توانست نوشتن بیاموزد. بعد نوبت انقلاب رسید و او با انقلاب از نوع «مجاهدین» ی و «مریم» ی آن آشنا شد. انقلابی که تمامی ارزشها و مفاهیم زندگی هر مجاهد را دگرگون کرد. این انقلاب در مفاهیم و ارزشها هیچ حیطه شخصی و فردی برای انسان باقی نمی‌گذارد و تا عمق عواطف و احساسهای هر مجاهد رسوخ می‌کند. آن چه را که می‌شوید و می‌زداید تنگ نظریها و ناخالصیها است و آن چه جایگزین می‌کند ارزشهای والای مردمی و انسانی است.
امیر حسین در نامه کوتاهی که برای برادر مجاهدش، حبیب، نوشته این «زیر و زبر» شدن و به سوی «بالا و بالاتر» رفتن را نشان داده است. بیهوده و از روی تصادف نبود که در سال92 در نقشه مسیر آینده‌اش نوشت: «به این مبارزه‌ سخت و نابرابر افتخار می‌کنم».... او می‌دانست راه پیش رو به اعتبار انبوه دشمنان رنگارنگی که مقاومت دارد «نابرابر» است؛ و به اعتبار داشتن امکانات مادی دشمن بسیار دشوار.
اما او انتخابش را کرده بود. و از همان گام نخست عادی‌ترین عواطف فردی خود را، که در دنیای عادیگری کاملاً مشروع هم هست، ارتقا داد. دوست داشتن دختر 3ساله‌اش، و در کنار او آرمیدن را بر خود حرام کرد تا به عشقی بالاتر، که عشق به تمامی کودکانی است که فروخته می‌شوند دست یابد. و این است معنا و مفهوم انقلابی که امیرحسین عمیقاً درکش کرده بود.
پیام اصلی این « انقلاب» این است که «فدا» ی انسانی مرزی ندارد و انسان به همان اندازه انسان (مجاهد) است که خود را فدای دیگران کند. و اگر این اعتلای اخلاقی و ارزشی مورد پسند وزارت اطلاعات، و تمام شیادان من اتبع، نیست بگذار با همان واژه‌های کهنه و مهوع به لجن‌پراکنی بپردازند و باز هم مجاهدین، امثال امیرحسین، را بی‌عاطفه و شستشوی مغزی داده شده بخوانند.
اتهامات آنها افتخارات «امیرحسین» ها هستند. و چه دلیلی قاطع تر از همین یاوه‌ها بر مشروعیت و حقانیت انقلابی که شورانگیزترین احساسات و عواطف انسانی را در ما برمی‌انگیزد؟
امیرحسین پیشاپیش گفته بود به چه «افتخار» می‌کند.
نامه مجاهد شهید امیر حسین اداوی به یکی از مجاهدان همرزمش
حبیب! نامه و عیدی‌ای که برایم فرستادی بی‌نهایت مرا خوشحال کرد. می‌دانم این رابطه‌ها ایدئولوژیکی است و نه چیز دیگر و در راستای جنگ با این رژیم خونخوار است.
حبیب! هر چه فکر کردم چه برایت بنویسم که در راستای جنگ و پایداری باشد، و با خودم بالا و پائین کردم، به این رسیدم که دو خاطره از ایرانی بگویم که توسط خمینی خورده و له شد. آنها را هیچ وقت تا به‌حال فراموش نکرده‌ام.
اولی: برای خرید وسیله‌ای به میدان توپخانه تهران رفته بودم. دیدم پدری بالای سرش نوشته: هرکس توان خرید این بچه‌ها را دارد ببرد من نمی‌توانم نان اینها را در بیاورم. او نوشته بود: راننده کمرشکن بودم، الآن مشکل دارم و نمی‌توانم کار کنم.
من به خودم گفتم مگر کسی هست بچه‌های خود را بفروشد؟ اما واقعیت این بود که سه تا دختر بودند. از 10سال تا 6سال، با چهره‌های معصوم که قلب آدم به درد می‌آمد. به‌خصوص آن که 10سالش بود خیلی دردناک بود. از طرف دیگر تعدادی دور آنها را گرفته بودند و مثل گرگ و کفتار و روباه هر کس دنبال ثمر خودش بود. من آنجا را ترک کردم و به خانه برادرم بر گشتم. این اولین باری بود که چنین چیزی می‌دیدم. دو روز غذا نمی‌توانستم بخورم...
دومین خاطره: وقتی که تصمیم گرفتم به سازمان بیایم یک چیز مانع من بود و آن دخترم بود. خیلی او را دوست داشتم. تازه زبان باز کرده بود و ترک او برایم سخت بود. می‌دانستم وقتی او را ترک بکنم دیگر او را نخواهم دید. با خودم گفتم مگر بچه من از آن سه بچه که هر کدام یک قیمت داشتند بهتر است؟ پس این هم مثل آنها. و برای همیشه او را ترک کردم. به این فکر می‌کنم که یک روزی در ایران هیچ پدری بچه‌های خود را نفروشد و... ... ... ناراحت نشو! این واقعیت ایران ما در 25سال پیش بود الان که دیگر عادی شده...
قربانت: برادر کوچکت امیر حسین اداوی
عید 1393.
  • قبلی
  • بعدی
 این پروانه را نکشید! - حمید اسدیان

این پروانه را نکشید! - حمید اسدیان

Read more
حمید اسدیان ازراهگشایی‌های مسعود رجوی درزندان می گوید، سالروز ۳۰دی، روز آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی در زمان شاه (قسمت هشتم و آخر)

حمید اسدیان ازراهگشایی‌های مسعود رجوی درزندان می گوید، سالروز ۳۰دی، روز آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی در زمان شاه (قسمت هشتم و آخر)

Read more
 غول قیام و تلواسه‌های زهرآگین در العطش نبرد - حمید اسدیان

غول قیام و تلواسه‌های زهرآگین در العطش نبرد - حمید اسدیان

Read more
 مــاه کنـعانی من - حمید اسدیان

مــاه کنـعانی من - حمید اسدیان

Read more
 کاظم مصطفوی: مرجان چگونه مرجان شد؟

کاظم مصطفوی: مرجان چگونه مرجان شد؟

Read more
زیباترین فرزند مادر - کاظم زیباترین فرزند مادر داستانی در رسای حمید درخشنده – کاظم مصطفوی

زیباترین فرزند مادر - کاظم زیباترین فرزند مادر داستانی در رسای حمید درخشنده – کاظم مصطفوی

Read more
عواقب خفت‌بار سفر ماله‌کش زنده‌خوار و بررسی آناتومیک یک فقره رسانهٔ ‌ هرمافرودیت به نام میهن تی.وی - کاظم مصطفوی

عواقب خفت‌بار سفر ماله‌کش زنده‌خوار و بررسی آناتومیک یک فقره رسانهٔ ‌ هرمافرودیت به نام میهن تی.وی - کاظم مصطفوی

Read more
 حمید اسدیان: جعل تاریخ به روایت یک فیلسوف نمای قلم به مزد

حمید اسدیان: جعل تاریخ به روایت یک فیلسوف نمای قلم به مزد

Read more
پهلوان نوید مدال طلا را ربود، از: کاظم مصطفوی

پهلوان نوید مدال طلا را ربود، از: کاظم مصطفوی

Read more
سیاست‌های‌جدید وزارت‌اطلاعات و مأموریت‌ویژه یک مول‌مخبط اطلاعاتی (ایرج مصداقی در سه‌اپیزود) – از کاظم مصطفوی

سیاست‌های‌جدید وزارت‌اطلاعات و مأموریت‌ویژه یک مول‌مخبط اطلاعاتی (ایرج مصداقی در سه‌اپیزود) – از کاظم مصطفوی

Read more
در تیارت ماست خوری کریم شیره‌ای های عاقا چه می‌گذرد؟ – از کاظم مصطفوی

در تیارت ماست خوری کریم شیره‌ای های عاقا چه می‌گذرد؟ – از کاظم مصطفوی

Read more
قارقارهای یک کلاغ دریده وزارتی، از کاظم مصطفوی - دربارة مزدور قلم به فرمان اکبری نسب

قارقارهای یک کلاغ دریده وزارتی، از کاظم مصطفوی - دربارة مزدور قلم به فرمان اکبری نسب

Read more
 کاظم مصطفوی: شکست پروژه اطلاعاتی «مصداقی» و دست و پا زدنهای یک خائن مخبط

کاظم مصطفوی: شکست پروژه اطلاعاتی «مصداقی» و دست و پا زدنهای یک خائن مخبط

Read more
 سیاست‌های جدید وزارت اطلاعات و مأموریت ویژهٔ یک مول مخبط اطلاعاتی (ایرج مصداقی در سه‌اپیزود) - کاظم مصطفوی

سیاست‌های جدید وزارت اطلاعات و مأموریت ویژهٔ یک مول مخبط اطلاعاتی (ایرج مصداقی در سه‌اپیزود) - کاظم مصطفوی

Read more
 آشغال‌فروشی در بازار آن سیداسمال و«بنجل فروشی»این‌یکی اسمال در مهستان- کاظم مصطفوی

آشغال‌فروشی در بازار آن سیداسمال و«بنجل فروشی»این‌یکی اسمال در مهستان- کاظم مصطفوی

Read more
دار و درخت - کاظم مصطفوی

دار و درخت - کاظم مصطفوی

Read more
انقلاب در مفاهیم و ارزشها در شورانگیزترین نبرد انسانی - کاظم مصطفوی

انقلاب در مفاهیم و ارزشها در شورانگیزترین نبرد انسانی - کاظم مصطفوی

Read more
گفتگوی شبانه - کاظم مصطفوی (در شب اندوه از دست دادن منصور قدرخواه)

گفتگوی شبانه - کاظم مصطفوی (در شب اندوه از دست دادن منصور قدرخواه)

Read more
 تاکتیک «آی دزد، آی دزد» و عربده‌های نفوذی تمام‌سوز وزارت اطلاعات – حمید اسدیان

تاکتیک «آی دزد، آی دزد» و عربده‌های نفوذی تمام‌سوز وزارت اطلاعات – حمید اسدیان

Read more
حمید اسدیان: غول قیام و تلواسه های زهرآگین در العطش نبرد

حمید اسدیان: غول قیام و تلواسه های زهرآگین در العطش نبرد

Read more
 درگذشت خلبان قهرمان مجاهد سرهنگ بهزاد معزی، عضو شورای ملی مقاومت ایران در پاریس

درگذشت خلبان قهرمان مجاهد سرهنگ بهزاد معزی، عضو شورای ملی مقاومت ایران…

فرازی از مقدمه کتاب پرواز در خاطره ها - خاطرات خلبان مجاهد سرهنگ بهزاد معزی به قلم حمید اسدیان - قسمت اول (مقدمه)

فرازی از مقدمه کتاب پرواز در خاطره ها - خاطرات خلبان مجاهد…

 نامی که پیش از آن - کاظم مصطفوی

نامی که پیش از آن - کاظم مصطفوی

روزی که هادی رفت - به قلم محمد قرائی

روزی که هادی رفت - به قلم محمد قرائی

حمید اسدیان ازراهگشایی‌های مسعود رجوی درزندان می گوید، سالروز ۳۰دی، روز آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی در زمان شاه (قسمت هشتم و آخر)

حمید اسدیان ازراهگشایی‌های مسعود رجوی درزندان می گوید، سالروز ۳۰دی، روز آزادی…

کتاب شکنجه و شکنجه گر - تحقیقی در باب « نظام شکنجه » در رژِیم آخوندی - نویسنده : کاظم مصطفوی

کتاب شکنجه و شکنجه گر - تحقیقی در باب « نظام شکنجه…

گرامیداشت مجاهد صدیق حمید اسدیان و سخنرانی های مهدی ابریشمچی، بهزاد نظیری و رضا اسدیان

گرامیداشت مجاهد صدیق حمید اسدیان و سخنرانی های مهدی ابریشمچی، بهزاد نظیری…

غلامحسین ساعدی؛ مسعود رجوی نورچشم ملت ایران…، بازانتشار مقاله ای از نشریه مجاهد سال۱۳۷۷، به قلم مجاهدصدیق حمید اسدیان

غلامحسین ساعدی؛ مسعود رجوی نورچشم ملت ایران…، بازانتشار مقاله ای از نشریه…

مسافر دیار بی‌قراران - به ياد مجاهد قهرمان، شهيد سربهدار احمد رئوف بشريدوست

مسافر دیار بی‌قراران - به ياد مجاهد قهرمان، شهيد سربهدار احمد رئوف…

 من زنم، آری، زنم، آن زن - ‎ کاظم مصطفوی ـ فروردین94

من زنم، آری، زنم، آن زن - ‎ کاظم مصطفوی ـ فروردین94

شكنجه و شكنجه‌گر تحقيقي در باب «نظام شكنجه» در رژيم آخوندي - كاظم مصطفوي - مقدمه

شكنجه و شكنجه‌گر تحقيقي در باب «نظام شكنجه» در رژيم آخوندي -…

جلد اول کتاب چهره جنایت توسط سازمان عدالت برای ایران

جلد اول کتاب چهره جنایت توسط سازمان عدالت برای ایران

مجاهد کبیر حمید اسدیان شاعر و نویسنده مجاهد خلق به سوی جاودانه فروغها پرکشید - قسمت سوم

مجاهد کبیر حمید اسدیان شاعر و نویسنده مجاهد خلق به سوی جاودانه…

 حمید نصیری: برای پرواز برادر، مسئول و استادم، مجاهد کبیر حمید اسدیان

حمید نصیری: برای پرواز برادر، مسئول و استادم، مجاهد کبیر حمید اسدیان

 جاودانه، در قلب همه ما (فصلی از کتاب یاد‌مانـده‌های زنـدان) - کاظم مصطفوی

جاودانه، در قلب همه ما (فصلی از کتاب یاد‌مانـده‌های زنـدان) - کاظم…

 غول قیام و تلواسه‌های زهرآگین در العطش نبرد - حمید اسدیان

غول قیام و تلواسه‌های زهرآگین در العطش نبرد - حمید اسدیان

 دارها، در دارها، در دارها ـ کاظم مصطفوی

دارها، در دارها، در دارها ـ کاظم مصطفوی

کنفرانس « سوم ژوئیه، اولین جرقه شکست یک توطئه » آقای حمید اسدیان

کنفرانس « سوم ژوئیه، اولین جرقه شکست یک توطئه » آقای حمید…

 مرا بنویس! - تقدیم به برادرانم در آلبانی  که هر یک سوگندی هستند در استواری و وفا - کاظم مصطفوی

مرا بنویس! - تقدیم به برادرانم در آلبانی که هر یک سوگندی…

به یاد انسانی مبارز به زلالی آب دریا (حمید اسدیان) - زینت میرهاشمی

به یاد انسانی مبارز به زلالی آب دریا (حمید اسدیان) - زینت…

 «برادر همهٔ گنجشکان» - در رفتن حمید اسدیان - محمد قرایی

«برادر همهٔ گنجشکان» - در رفتن حمید اسدیان - محمد قرایی

شکنجه و آمال خلیفه خمینی قسمت چهارم - کاظم مصطفوی

شکنجه و آمال خلیفه خمینی قسمت چهارم - کاظم مصطفوی

 از یادداشتی به‌نام «لحظه شعر»

از یادداشتی به‌نام «لحظه شعر»

آواز سـرخ بـنديان، در شبــهاي دراز ظلمت - معرفي كتاب «قهرمانان در زنجير»

آواز سـرخ بـنديان، در شبــهاي دراز ظلمت - معرفي كتاب «قهرمانان در…

شكنجه و شكنجه‌گر تحقيقي در باب «نظام شكنجه» در رژيم آخوندي - كاظم مصطفوي - فصل اول

شكنجه و شكنجه‌گر تحقيقي در باب «نظام شكنجه» در رژيم آخوندي -…

 اعدام ریحانه، «ننگ خونین» در «هزار لایه دسیسه» - به قلم کاظم مصطفوی

اعدام ریحانه، «ننگ خونین» در «هزار لایه دسیسه» - به قلم کاظم…

ما 572 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

Copyright © گوشه ای از آثار مقالات، قصه ها، اشعار شاعر و نویسنده دادخواه قتل‌عام شدگان، مجاهد كبير حمید اسدیان، کاظم مصطفوی 2021 All rights reserved. Custom Design by https://www.pasargadcity.com
مقاله ها